تنم اعتماد نمیکند
به مردی که با قدمهایم هرزه میشود
من مانده ام و پاشنه های کار
هر روز خفاش پشت دیوار اشک میریزد
باز روی شانه هایم
فرشته ها شعر میگویند
به دردِ من نخوردی!!
دردِ تو به من خورده است
رها ط