فقط آنکه کلمات حاوی و عاری هر چند جان کلام شعرند به لحاظ کارکردی شعر را به سبک نیمایی نزدیک کرده است.نه اینکه این ایراد شعر باشد که ویژگی شعر است....اما جهتی که شعر امروز دارد و زبانی که جریانی را ایجاد کرده است را می شود گفت در نظر نگرفته است......در کار قبلی زبانی ویزه و خاص خود دارید..چنانچه این تنها شعری بود که از شما می خواندم مطرح کردن این نظر لزومی نداشت..با توجه به زبان .ویژه ی شما در شعر قبلی حیف است که تما م اشعارتان از آن بهره نگیرد
من از پشــت وســـمه ی ســیاه چشــمهایـم
دیـــــدم که عشـــــق
شــــبیـــه تـــریــن چـــیــز اســت به جــنـــــون
و
بــــــه مـــــر گ
!
هر آیینه تو را می خواند
مملو از بودن
بوی تو و شعر تو
و تو که جنون شعری....
....
زیبا بود بانو
بسیار زیبا ، ممنون از شما
فقط آنکه کلمات حاوی و عاری هر چند جان کلام شعرند به لحاظ کارکردی شعر را به سبک نیمایی نزدیک کرده است.نه اینکه این ایراد شعر باشد که ویژگی شعر است....اما جهتی که شعر امروز دارد و زبانی که جریانی را ایجاد کرده است را می شود گفت در نظر نگرفته است......در کار قبلی زبانی ویزه و خاص خود دارید..چنانچه این تنها شعری بود که از شما می خواندم مطرح کردن این نظر لزومی نداشت..با توجه به زبان .ویژه ی شما در شعر قبلی حیف است که تما م اشعارتان از آن بهره نگیرد
بسیار ممنون ، نهایت استفاده را بردم ، سپاس
سلام
کلا عادت داری قشنگ بنویسی
و منم عادت دارم بیامو بهت سر بزنمو همش یه پستت رو یک ماه و بلکه بیشتر ببینم.
سلام
چطورین؟؟؟
فکر کنم اوندفعه که به دیدنم اومدین براتون ورد خونده بودن.
====================
مختصر و مفید
مختصر و مفید
پرده را کنار می زنم،
باران خودش را میزند به شیشه؛
من خودم را به آن راه!